ماجرای هیجانانگیز یک تخممرغ در مسابقه نجات!
من یک تخممرغ ساده بودم، مثل بقیه دوستانم. آرام در گوشهای نشسته بودم که ناگهان فهمیدم سرنوشت متفاوتی در دبیرستان دوره اول پسرانه حضرت خاتمالانبیاﷺ در انتظارم است!
قرار بود در یک مسابقه هیجانانگیز به نام “نجات تخم مرغ” شرکت کنم.
همهچیز از کلاس کار و فناوری شروع شد، جایی که دانشآموزان خلاق مدرسه، تحت نظر آقای درهزرشکی، دبیر محترم درس کار و فناوری، شروع به طراحی و ساخت سازههایی محافظ برای ما تخممرغها کردند.
هر گروه باید یک سازه مقاوم میساخت تا هنگام سقوط آزاد، من سالم به زمین برسم.
من از گوشهای نگاه میکردم و میدیدم که چطور با دقت مواد مختلف را کنار هم میگذارند، از فوم و نی گرفته تا بادکنک و طناب.
روز مسابقه
روز مسابقه فرا رسید و استرس تمام وجودم را گرفته بود! داوران محترم، آقای شرفالدینی و آقای دلاوری، با دقت آماده بررسی نتایج بودند.
از بالای بام مدرسه به پایین نگاه کردم. وای! ارتفاع خیلی زیاد بود! آیا این سازه واقعاً میتواند من را نجات دهد؟
لحظه سرنوشتساز رسید. یکی از دانشآموزان مرا درون سازهای قرار داد، آن را در دستانش نگه داشت و پس از شمارش معکوس… رهایم کرد!
من با سرعت به سمت زمین سقوط کردم.
باد در پوسته نازکم پیچید، صدای بچهها را شنیدم که با هیجان سقوط مرا دنبال میکردند. آیا سالم میمانم؟
با ضربهای روی زمین فرود آمدم. لحظاتی سکوت برقرار شد، همه منتظر نتیجه بودند.
داوران با دقت به سراغم آمدند. سازه باز شد… و من سالم بودم! فریاد شادی در مدرسه پیچید.
تیمی که مرا ساخته بود، امتیاز بالایی گرفت.
داوران بر اساس استحکام سازه، زیبایی طراحی و سالم ماندن من، برندگان را مشخص کردند.
این تجربه نشان داد که چگونه خلاقیت، دانش فنی و کار تیمی میتواند یک چالش واقعی را به تجربهای جذاب و آموزنده تبدیل کند.
مسابقه نجات تخم مرغ، علاوه بر یک رقابت مهیج، درس مهمی از مهندسی و طراحی به دانشآموزان داد.
من خوشحالم که بخشی از این ماجرا بودم و مهمتر از همه… خوشحالم که هنوز سالمم!
.
کانال رسمی دبیرستان دوره اول پسرانه حضرت خاتم الانبیاﷺ
در پیام رسان ایتا به آدرس: https://eitaa.com/besooyekhorshid
بدون دیدگاه